جدول جو
جدول جو

معنی کوسه رز - جستجوی لغت در جدول جو

کوسه رز
از توابع لیتکوه واقع در منطقه ی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ لَ)
بسیار بوسنده. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) ، احتلام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
دهی از دهستان قطور که در بخش حومه شهرستان خوی واقع است و 331 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(زِ گَ)
دهی از دهستان شینتال که در بخش سلماس شهرستان خوی واقع است و 195 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَ یَ / یِ گَ)
سفال پز و آجرپز و کوزه گر. (ناظم الاطباء). خشت پز. (آنندراج) :
نشد پخته از کوزه پز نان من
از او سوخت هرچند ایمان من.
میرزا طاهر وحید (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رِ مَ)
شیر مخلوط با دوغ و گورماست. (ناظم الاطباء). غذایی از شیر و ماست. (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(لَ هََ)
دهی از دهستان ای تیوند که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 180 تن سکنه دارد. سکنۀ این ده از اولاد قبا وچادرنشین میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ عَ)
آجرپز. آهک پز. گچ پز. سفال پز. داشگر. فخاری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
نام کوهی است میان اصفهان و چهارمحال و نیز نام جهت جنوبی همان کوه مقابل سینه که شمالی آن است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بوسه ریز
تصویر بوسه ریز
بسیار بوسنده
فرهنگ لغت هوشیار
راه تنگ و باریک که میان بر باشد
فرهنگ گویش مازندرانی